گرگور مندل کشیشی اتریشی که به عنوان
پدر دانش ژنتیک شناخته می*شود. گرگور مندل در سال ۱۸۶۵ (میلادی) توانست
قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی
بود، شناسایی کند. اما متاسفانه از آنجا که در جامعه علمی آن زمان بسیاری
از افراد با نفوذ همچنان نظریات داروین و لامارک را صحیح می*پنداشتند به
دیدگاه*ها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست
فراموشی سپرده شد. به نظر می*رسید، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در
سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس،
شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به
عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.
گرگور مندل کشیشی اتریشی که به عنوان
پدر دانش ژنتیک شناخته می*شود. گرگور مندل در سال ۱۸۶۵ (میلادی) توانست
قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی
بود، شناسایی کند. اما متاسفانه از آنجا که در جامعه علمی آن زمان بسیاری
از افراد با نفوذ همچنان نظریات داروین و لامارک را صحیح می*پنداشتند به
دیدگاه*ها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست
فراموشی سپرده شد. به نظر می*رسید، پرونده این دانش رو به بسته شدن است. در
سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل، توسط درویس،
شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به
عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.
زندگی نامه
یوهان
گریگور مندل ، با دقت و حوصله زیاد نخودها را در باغچه خانه اش می کاشت .
او در سال 1866، پس از 8 سال مطالعه کشاورزی علمی و تجزیه و تحلیل ؛ و
سرانجام اکتشافهای خود را به چاپ رساند . xcvsfgتحصیلی او نبودند . یوهان
در حین تحصیل کار می کرد اما در آمدش آنقدر نبود که بتواند غذای سیری بخورد
. در نتیجه ، روز به روز ضعیف تر و لاغرتر میشد بطوری که دیگر نتوانست
ادامه تحصیل بدهد و آن را رها کرد در این مندل asdf، پدر یوهان که از وضع
جسمی و روحی پسرش آگاه شده بود تصمیم به فروش مزرعه گرفت . پس از فروختن
مزرعه مقدارfی از پولش را به یوهان و دخترش ترزا فرستاد . اما خواهر سهم
خود موقع آنتوان را به برادرشdsf بخشید . یوهان با این پول مدت چهار سال به
تحصیل و تحقیق در موسسه اولوتس aبود به توصیaه یکی از استادانش وارد
خانقاه بزرگ آلبرون شد . یوهان در بیست و یک سالگی زندگی رهبانی
f--168.9.19.101 ۱۳:۴۷, ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)ass face پیشdsfه کرد و لقب
گریگور گرفت . گریگور مندل ، به این زندگی آرام دل بسته بود روز بروز ،
اهمیت وجودش بیشتر احساس fمی شد . صومعه دارای باغ بزرگی بود که در آن
گیاهان زیادی می رویید . گلکاری و کاشتن نهالها ، انجامdfdsa شده بود .
گریگور ، خود را در میان گروهی می دید که به مسایل دینی ، فلسفی ، علوم و
ادبیات و باغبانی علمی علاقمند بودند . یوهان دوره مطالعات کشیشی را در سال
1847 به پایان رساند و به درجه افتخاری کلیسا نایل آمد . گریگور مندل ،
برای مدتی صومعه را ترک کرد و در دهکده ای به*عنوان کشیش مشغول به کار شد .
مندل دارای روحی حساس بود ، از درد و غم دیگران رنج می کشند و تاب و تحمل
آن را نداشت . زمانی که به عیادت بیماران میرفت یا بازماندگان مرده ای را
تسلی می داد خاطراتش سخت آزرده می شد ، و در بستر بیماری می افتاد. پس از
چندی دوباره به خانقاه بازگشت . مدتی در مدرسه متوسطه محل تدریس کرد . اما
چون او را معلم تحصیل نکرده می دانستند حقوق کمتری برایش در نظر گرفتند .
مندل ، تصمیم گرفت که دروس معملی را امتحان دهد ، اما این بار به او اطلاع
دادند که حتی شایستگی تدریس در مدرسه ابتدایی را هم ندارد . او خیلی کوشش
کرد تا به هیات داوران بفهماند که کاملاً در اشتباهند و بر خلاف عقیده آنها
او شایسته این مقام است . متاسفانه تلاش او به جایی نرسید . مندل برای خود
مکتب واژه شناسی خاصی داشت و از به کار بردن زبان علمی آن زمان خودداری
میکرد . مندل ، دوباره به کار معلمی پرداخت . اما این بار به*عنوان دستیار
انجام وظیفه می کرد . کلاس درسش محیط دو ستانه ای بود و شاگردانش از وجود
چنین معلمی احساس رضایت و خوشنودی می کردند و از . حرفهایش لذت می بردند .
او با سخت گیری در کلاس درس مخالف بود و با گفتن داستان*های شیرین از
حیوانات ، جنگلها ، بیابانها و بوستانها شاگردانش را سرگرم می کرد . او
شاگردانش را در دروس تشویق می کرد و به آنها جایزه می داد . شاگردان هم با
دیده احترام به او می نگریستند . مندل ، اکتشافها و مشاهداتش را که از
مطالعه زیاد روی گیا هان بدست آمده بود بچاپ رساند . اما هیچ اتفاق تازه ای
رخ نداد و کسی به این کار بزرگ علمی توجه نکرد . تنها دوستانش بودند که او
را مورد تفقد قرار دادند و به سرپرستی صومعه انتخا بش کردند . او در 47
سالگی به این مقام رسید . کار جدیدش بسیار دشوار و پر مسئو لیت بود ،
بطوریکه مندل ناگزیر شد دست از تدریس بکشد و تمام وقت خود را صرف اداره این
امور حساس کند . سر پرست جدید ، مرد مشهوری شده بود . زندگی اش بخوبی
تامین می شد و اغلب اوقات از دوستانش در خانه پذ یرایی می کرد . در عیدها
یا جشنها ، در خانه اش بروی تمام اهالی دهکده باز بود . مردم او را مردی
خیر و بخشنده می شناختند . در روز کریسمس ، جشن مفصلی در خانه اش بر پا می
کرد و با دادن غذا و نو شیدنی فراوان خاطره خوشی در دلها باقی می گذاشت .
این وضع زیاد طولی نکشید و با دخالت دولت در کار کلیسا بحث و مجادله ای بین
مندل و مقامات دولتی در گرفت . در سال 1874 ، لایحه ای از مجلس گذشت که
بموجب آن برای دارایی کلیسا مالیات تعیین شد . هدف از این کار افزایش حقوق
کشیشان و راهبان بود مندل ، در ابتدای امر خود را داوطلب کمک به دولت کرد ،
اما دولت داوطلبی نمی خواست او این قانون را خلاف دین و آیین می دانست و
بشدت با گرفتن مالیات از کلیسا مخالف بود. مبارزه مندل با قانون دولت بی
نتیجه ماند و زندگی اش را سخت تلخ و آشفته ساخت . مندل حتی نسبت به هر کسی
که از این قانون پیروی می کرد کینه می ورزید و او را خائن می شناخت گریگور
مندل ، دانشمند بر جسته و ارزنده ای بود . اکتشافها و تجربه های او نتیجه
مطالعا ت عمیق و دقیقش در زمینه گیاهشناسی بوده است. امروز ، برای هیچ کس
جای تعجب نیست که از یک پدر و مادر با موهای قرمز فرزندان موقرمز متولد می
شوند . دوستان و آشنایان به دور نوزاد او جمع می شوند و می گویند : چه بچه
قشنگی ، شباهت زیادی به پدرش دارد ! مندل ، نخستین کسی بود که قوانین وراثت
را پی ریزی کرد . او در باره چگونگی صفاتی که از پدر و مادر به فرزندان
منتقل می شود مفصل صحبت کرده است . اگر به پدر و مادر خواهران و برادران
خود نگاه کنید می بینید که همگی با هم تفاوت دارند اما در عین حال بین همه
آنها یک وجه مشترک دیده می شود . این مساله برای زیست شنا سا ن مشکلات
زیادی ایجاد کرده بود . آنها نمی دانستند که چگونه صفات مشخصه گونا گون را
از هم تفکیک کنند . مندل در حل این مشکلات کمک بزرگی کرد ، و چه بسا آنها
را بسیار ساده می پنداشت. مندل ، برای مطالعه و بررسی اصل توارث ، کار را
از گیاهان باغ ، بویژه دانه های نخود آغاز کرد . ضمن مشاهده متوجه شد که
بعضی از گیا هان دارای ساقه بلند ، و بعضی از گیاهان دارای ساقه کوتاه و
بعضی تخمدان دارند . مندل ، پی برد که اگر گیاهی فقط از تخم نر یا ماده
باشد ، می توان انواع گیاه خالص را پرورش داد . برای مثال ، گیاه ساقه
بلندی که نسل به نسل گیاهان ساقه بلند می دهد ، صفت مشخصه اش بلندی ساقه
است . یا اگر گیاهی که نسل به نسل گیاهان ساقه کوتاه می دهد ، صفت مشخصه اش
کوتاهی ساقه اش است . مندل ، سپس به کار عجیبی دست زد . او از گرده افشانی
طبیعی گیاهان با یکدیگر جلوگیری کرد ، و آنها را گرده افشانی پیوندی کرد ،
مثلاً ، از پیوند تخم نر و ماده ای که مشخصه شان با هم فرق داشت نخود
جدیدی به دست آورد . او این عمل را با تخم نر یا ماده که گیاه ساقه بلند یا
ساقه کوتاه بودند انجام داد و از این طریق صدها گیاه بدست آورد که همه
ساقه بلند بودند در اینجا این سوال برای مندل پیش آمد که چه عاملی موجب این
تغییر می شود و آیا تخم گیاه ساقه کوتاه تاثیری در انتقال صفت مشخصه به
گیاهان جدید را ندارد ؟ مندل ، روی این مساله تحقیق و مطالعه زیادی کرد . و
سر انجام به این نتیجه رسید که از دو صفت مشخصه در مورد نخودها همیشه یک
صفت غالب است اما صفت دیگر مغلوب نیست بلکه فقط برای مد تی بی تاثیر می
ماند . همانطور که ممکن است بچه بیشتر به پدر بزرگش شبیه باشد تا پدرش .
مندل ثابت کرد که اگر بچه ای از پدر یا مادر بلند قد یا مادر کوتاه قد
متولد شود ، بلند قد خواهد بود . زیرا صفت مشخصه بلند قدی بر کوتاه قدی
غالب می شود ، اما صفت مشخصه کوتاه قدی هرگز از بین نمی رود. بلکه تا مدتی
محو می شود ، و در نسلها ی بعد خود را ظاهر می کند . مندل ، نام فرضیه را
قانون تسلط گذارد . البته ، مندل از تمام عواملی که در کار توارث دخالت
دارند آگاهی نداشت و امروز دانشمندان و زیست شنا سان روی این مساله جدی و
حیاتی پژوهش و مطالعه می کنند . با وجود این ، نظریه های مندل در زمینه
قانون وراثت دارای ارزش فراوانی است . و از این نظر بیشتر اهمیت دارد که در
مورد انسان هم صورت حقیقت بخود گرفته است مندل در سال 1884 از دنیا رفت ,
در حالی که هیچ کس ندانست جهان چه نابغه ای را از دست داد